با سلامی – همچنان - از سویدای دل به پیشگاه مقدس حضرت بقیة الله الاعظم (علیه آلاف التحیة و الثناء).
شاید عنوان «موج» برای درخواست این جانب بدون دقت انتخاب شده است. من نه انتظار ایجاد یک موج واقعی دارم و نه فکر میکنم آن همه نویسندهی متعهد داشته باشیم که نوشتن با یاد و نام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دغدغهی اصلیشان باشد و اگر هم باشد آن همه خاکی و بیریا نیستند که بیایند و به فراخوان یک وبلاگ نویس بینام و نشان پاسخ مثبت دهند.
از طرفی خاطره نویسی با این موضوع اصلاً کار سادهای نیست. یکی دو بزرگواری هم که اخیراً نوشتهاند، یاداشتشان خاطره نبوده است! تنها خاطرهی لینک داده شده متعلق به امیر عباس است که قدیمی میباشد.
البته باید دید که حضرت چقدر در زندگی ما جای دارند و ما چقدر به ایشان متوسل میشویم و با ایشان ارتباط داریم که حالا بخواهیم عنایاتشان را شرح دهیم؟! به قول مرحوم کافی ما خودمان نمیخواهیم و الا حضرت که نامهربان نیستند! گاهی با خود میگویم آقا این همه مظلوم هستند که کسی مثل خواهر شیعهی اوست، یعنی چنین ادعایی دارد! حالا که این فکر را میکنم دلم میخواهد به سر و صورت خودم بکوبم بلکه کمی به خود بیایم.
تا همین جا بس است. یادداشت بعدی بنده خاطرهای است که از کسی نقل میکنم.
الهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و المستشهدین بین یدیه.
به قلم دیگر دوستان ارجمند:( تمام لینک ها در بخش روزانه ی وبلاگ آمده است )
یک وبلاگ گروهی: روزهای عاشقی
یک وبلاگ مهدوی: هفت شهر عشق
همچنان منتظر پاسخ شما به فراخوان اصلی (خاطرات مهدوی) هستم.